
خبرگزاری آریا -اواخر دهه 70 بود که شهرهای آبادان و خرمشهر با معضلی بهنام شوری آب آشامیدنی مواجه شدند. آب لولهکشی خانگی آمیخته شد به نمک و آنقدر شور که دیگر قابلشرب نبود. آب شیرین از طریق تانکرهای آب بین مردم توزیع میشد. شهروندان دو شهر با بشکههای آب در دست و روی سر بهدنبال تهیه آب آشامیدنی سالم بودند تا جایی که دیگر مجبور به خرید آب شیرین شدند و برای تهیه آب آشامیدنی سالم هزینهای سوای آب لولهکشی خانگی پرداخت میکردند. در تیرماه 1379 اعتراضات مردمی در آبادان بالا گرفت و درنهایت قرار بر این شد که آب شیرین از سمت شهرستان گتوند به آبادان و خرمشهر لولهکشی شود و مردم این شهر باز هم از نعمت آب آشامیدنی شیرین بهرهمند شوند. رئیسجمهور وقت و دیگر رؤسای جمهور به وزرای نیروی خود دستور مؤکد دادند طرح آبرسانی به این دو شهر پیگیری شود. عدم مدیریت صحیح و رهاسازی آب پشت سدها و از طرفی خشکسالی و کمبود بارندگی در برخی سالها سبب شد شوری آب به دیگر شهرهای استان نیز سرایت کند.
به گزارش خبرگزاری آریا از خوزستان؛حالا چند دهه از آن روزها میگذرد، از روزی که آب شهرهای استان خوزستان غیرقابل شرب شد و متأسفانه این معضل هنوز ادامه دارد و شهروندان استان حتی گاهی هنگام شستن صورت خود، طعم نمک را در دهان احساس میکنند وبعضاً آب بوی لجن و فاضلاب میدهد. با گذشت این همه سال هنوز راهکار و چارهای اساسی برای رفع این معضل اندیشیده نشده است. مردم شهرهای استان خوزستان کماکان یا باید آب تصفیه را خریداری کنند و یا مبلغ هنگفتی بپردازند برای نصب آبشیرینکنهای خانگی که در برخی فصول بهدلیل EC بالای آب، آبشیرینکنهای خانگی هم کاری از پیش نمیبرند.
ابتدای دهه 80 بود که پای ریزگردها و گردوخاک بهطور جدی به استان خوزستان باز شد. بهگونهایکه آسمان استان به رنگ تیره و خاکستری درمیآمد؛ به رنگ خاک. توده غلیظ گردوخاک و ریزگردها روزها در آسمان شهرهای استان معلق میماند و نفس شهروندان را میگرفت. بهدلیل آلودگی بالای هوا، بسیاری از مردم به بیماریهای ریوی، تنفسی، گوارشی و دیگر امراض مبتلا شدند و زندگی کردن در هجوم ریزگردها به محاق میرفت. رئیسجمهور وقت و دیگر رؤسای جمهور به وزاری مربوطه برای رفع این معضل نفسگیر دستور مؤکد دادند. مالچپاشی در بیابانهای اطراف، ایجاد کمربند سبز، پوشش گیاهی دور تا دور استان برای جلوگیری از ورود ریزگردها، رایزنی با کشورهای همسایه که منشأ ورود تودههای گردوخاک بودند و دیگر طرحهایی که هرگز بهصورت کامل عملی نشدند و نتوانست مرحمی باشد بر ریههای غبارگرفته سرزمین زرخیز خوزستان، راهکار دولت بود. گردوغبار به دیگر شهرهای ایران هم راه پیدا کرد و تا به امروز نیز هیچگونه راهکار اساسی برای رفع معضل ریزگردها اندیشیده نشده است و آسمان استان خوزستان کماکان مورد هجوم توده سنگین گردوغبار با منشأ داخلی و خارجی قرار میگیرد.
دمای هوای استان خوزستان هفت الی هشت ماه از سال به بالای50 درجه سانتیگراد میرسد و آنقدر گرم میشود که گویی آتش از آسمان میبارد. آفتاب داغ خوزستان یکریز و بیامان بر سر شهرهای خود مخصوصاً شهرهای جنوبیاش میتابد و نفس شهروندان را به شماره میاندازد. صدای غرش کولرهای گازی از پشتبامها و پنجرهها به گوش میرسد. در این شرایط طاقتفرسا جان مردم این استان، بسته به برق است و برق یعنی زندگی. نبود برق کافی در فصل گرما بیشک سلامت مردم خوزستان را نشانه میگیرد. متأسفانه مدتی است که مردم خوزستان دچار قطعی و خاموشیهای مکرر برق نیز شدهاند؛ آنهم در گرمای بالای 45 درجه سانتیگراد بهدلیل آنچه که ناترازی انرژی خوانده میشود. زندگی بدون برق، استان خوزستان را تبدیل به جهنمی سوزان کرده. کافی است در فصل گرما تنها چند دقیقه خنککنندههای خانگی خاموش شوند تا بیماران قلبی، ریوی، افراد سالمند، کودکان و حتی شهروندان عادی نیز با خطر جدی در سلامت مواجه شوند. خاموش کردن برق در استان خوزستان، در فصل گرما، مصداق بارز ظلم بر مردم نجیب و آزموده این استان است. مردمی که همواره برای این سرزمین، جان و مال و عزیزان خود را فدا کردهاند، مسئولان استان باید با جدیت پیگیر رفع خاموشی برق در استان خوزستان باشند. در گرمای بالا برخی از ماههای تابستان آمیخته میشود به رطوبت بالای 70 درصد، شرجی نفسگیر.
صنعت برق در استان خوزستان تاریخی دارد به بلندای کشف نفت. استانی که نخستین کارخانه تولید برق در ساحل شرقی کارون، نخستین نیروگاه بخار با قدرت 600 کیلو وات در منطقه تمبی را به خود دیده است. استانی که با وجود نیروگاههای متعدد حرارتی و گازی نظیر: نیروگاه رامین، زرگان، نیروگاه گازی آبادان، خرمشهر و فجر و کارخانجات مهمی چون صنایع فولاد، نورد لوله، کارخانه ذوب فولاد و آهن، پالایشگاه و پتروشیمی سهم عمدهای دارد در تولید برق و وسعت اقتصاد کشور. روا نیست مردمانش این گونه از خاموشیهای مکرر و کمبود برق رنج ببرند. بیشک مردم استان خوزستان دِین خود را به این سرزمین ادا کردهاند و نارواست که در قبال درخواست و مطالبه بحق خود مبنیبر پایان خاموشیهای مکرر برق حتی گوش شنوایی را برای شنیدن هم نداشته باشند.
امید است معضل خاموشیهای برق نیز شبیه شوری آب و ریزگردها در استان خوزستان، تبدیل به امری عادی و همیشگی نشود.
ایمان مصطفایی
پایان پیام./