
خبرگزاری آریا -تشکیلات خودگردان فلسطین به رهبری محمود عباس، که از سوی بسیاری به همکاری با اسرائیل متهم شده است، با تلاش برای خلع سلاح گروههای فلسطینی در اردوگاههای آوارگان لبنان، به دنبال تقویت جایگاه خود در برابر گروههای مقاومت مانند حماس و جهاد اسلامی است. در تاریخ 21 مه 2025 (31 اردیبهشت 1404)، محمود عباس در سفری به بیروت با ژوزف عون، رئیسجمهور لبنان، و دیگر مقامات امنیتی دیدار کرد و توافقی برای خلع سلاح گروههای فلسطینی در 12 اردوگاه آوارگان لبنان از اواسط ژوئن 2025 (خرداد 1404) به دست آمد. این توافق، که در راستای تثبیت ثبات داخلی لبنان و جلب حمایت کشورهای غربی مطرح شده، نگرانیهایی را درباره تأثیر آن بر محور مقاومت، بهویژه حماس، جهاد اسلامی و حزبالله، ایجاد کرده است.
این مقاله به تحلیل توافق رامالله-بیروت، جزئیات اجرایی آن، و پیامدهایش برای محور مقاومت و منطقه خاورمیانه میپردازد. با بهرهگیری از تحولات اخیر و بررسی زمینههای ژئوپلیتیکی منطقه، این تحلیل به دنبال پاسخ به این پرسشهاست: چرا تشکیلات خودگردان این سیاست را دنبال میکند؟ این توافق چگونه بر محور مقاومت تأثیر میگذارد؟ و چه پیامدهایی برای ثبات منطقهای خواهد داشت؟ همچنین چالشهای اجرای این طرح، بهویژه در اردوگاه حساس عینالحلوه، و سناریوهای محتمل آینده بررسی خواهد شد.
زمینه و پیشینه
در 21 مه 2025، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان، برای اولین بار در هفت سال گذشته به بیروت سفر کرد و با ژوزف عون و مقامات امنیتی لبنان دیدار کرد. در این دیدارها، دو طرف توافقی برای خلع سلاح گروههای فلسطینی در 12 اردوگاه آوارگان لبنان از اواسط ژوئن 2025 امضا کردند که از طریق کمیته مشترک لبنانی-فلسطینی اجرا خواهد شد. این توافق پس از هشدار شورای عالی دفاع لبنان در 2 مه 2025 (12 اردیبهشت 1404) به حماس و دیگر گروههای مقاومت صادر شد که از هرگونه حمله به اسرائیل از خاک لبنان، که میتواند امنیت و حاکمیت این کشور را به خطر بیندازد، خودداری کنند. این شورا تهدید کرد که هرگونه تخلف با اخراج از لبنان مواجه خواهد شد.
این اقدام در پی آتشبس شکننده فوریه 2025 میان لبنان و اسرائیل صورت میگیرد، در حالی که لبنان به دنبال تثبیت ثبات داخلی و جلب کمکهای مالی غرب است. تشکیلات خودگردان، که با کاهش مشروعیت داخلی مواجه است—نظرسنجیها نشان میدهد 90 درصد ساکنان کرانه باختری خواستار استعفای عباس هستند—از این توافق برای تقویت جایگاه بینالمللی خود و مهار گروههای رقیب مانند حماس و جهاد اسلامی استفاده میکند. در همین حال، اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو، که همچنان با تشکیل کشور فلسطینی مخالف است، از سیاستهایی حمایت میکند که گروههای مقاومت را تضعیف کرده و گروههای غیروابسته به حماس را در غزه تقویت میکند.
جزئیات اجرایی طرح خلع سلاح
اجرای توافق خلع سلاح گروههای فلسطینی از اواسط ژوئن 2025 آغاز خواهد شد و ارتش لبنان نقش محوری در آن ایفا میکند. ارتش لبنان تاکنون تجهیزات و مهمات گروههایی مانند جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، فرماندهی کل، و فتح الانتفاضه را در مناطق خارج از اردوگاهها، از جمله غرب لبنان، دره بقاع و کوه لبنان، مصادره کرده است.
این طرح با چالشهای جدی در 11 اردوگاه باقیمانده مواجه است، بهویژه در اردوگاههایی که تحت کنترل فتح، وابسته به عباس، نیستند. سه اردوگاه وابسته به فتح احتمالاً بدون مشکل خلع سلاح خواهند شد، اما اردوگاههایی مانند عینالحلوه، که پایگاه گروههای مقاومت مانند حماس و جهاد اسلامی است، پیچیدگیهای بیشتری دارند. این گروهها اقتدار رامالله را به رسمیت نمیشناسند و پیشبینی میشود که خلع سلاح آنها به درگیریهای آشکار منجر شود. یک منبع دولتی لبنان اعلام کرد که تمرکز اولیه بر جمعآوری تسلیحات سنگین خواهد بود، اما برخی گروههای فلسطینی تنها از تنظیم بهتر تسلیحات حمایت کرده و با خلع سلاح کامل مخالفت کردهاند.
ورود ارتش لبنان به اردوگاهها، که بهطور سنتی خارج از حوزه قضایی آن بودهاند، تغییر مهمی است. کمیته مشترک لبنانی-فلسطینی مسئول نظارت بر این روند و بهبود شرایط زندگی در اردوگاهها خواهد بود، اما حضور گروههای ریشهدار در عینالحلوه و سابقه درگیریهای این اردوگاه، احتمال بروز خشونت را افزایش میدهد.
انگیزههای پشت توافق
توافق رامالله-بیروت نتیجه همگرایی منافع تشکیلات خودگردان و دولت لبنان، تحت تأثیر فشارهای داخلی و بینالمللی است:
اهداف تشکیلات خودگردان:
- تقویت مشروعیت: عباس، که با اتهام همکاری با اسرائیل و کاهش محبوبیت مواجه است، با این توافق به دنبال نشان دادن خود بهعنوان بازیگری مسئول و توانمند در مدیریت امور فلسطینیهاست. انتصاب حسین الشیخ بهعنوان معاون سازمان آزادیبخش فلسطین در آوریل 2025 نشانهای از برنامهریزی برای جانشینی و جلب اطمینان حامیان غربی است.
- مهار رقبا: اظهارات تند عباس علیه حماس، از جمله توهین به این گروه، و تلاش برای خلع سلاح گروههای مقاومت در لبنان، بخشی از استراتژی تضعیف رقبایی مانند حماس و جهاد اسلامی است.
- اهمیت منطقهای: عباس امیدوار است در اداره غزه پس از جنگ نقش داشته باشد و با خواست کشورهای غربی و عربی برای اصلاح تشکیلات خودگردان همسو شود.
اهداف راهبردی لبنان:
- مقابله با حزبالله: دولت لبنان، تحت رهبری عون، خلع سلاح گروههای فلسطینی را گامی برای مهار تسلیحات حزبالله میداند، که موضوعی حساس در سیاست داخلی لبنان است. این اقدام به دنبال اثبات حاکمیت لبنان به حامیان غربی است.
- ثبات پس از آتشبس: لبنان پس از آتشبس 2025 با اسرائیل، به دنبال جلوگیری از اقداماتی است که میتواند واکنش اسرائیل را تحریک کند، مانند حملات از خاک لبنان. هشدار شورای عالی دفاع به گروههای فلسطینی این اولویت را نشان میدهد.
فشارهای خارجی:
- اسرائیل و آمریکا: اسرائیل، که نگران توافق دیپلماتیک در مذاکرات هستهای ایران است، از فشار نظامی علیه گروههای مورد حمایت ایران مانند حزبالله و گروههای فلسطینی حمایت میکند. آمریکا، که اخیراً قضات دیوان کیفری بینالمللی را تحریم کرده، از تلاشها برای تضعیف متحدان ایران حمایت میکند.
- حامیان غربی و عربی: کشورهای غربی و برخی دولتهای عربی از عباس خواستهاند که تشکیلات خودگردان را اصلاح کرده و کنترل گروههای فلسطینی را به دست گیرد تا زمینه برای مذاکرات صلح آینده فراهم شود.
پیامدهای توافق برای محور مقاومت
توافق خلع سلاح تأثیرات قابلتوجهی بر محور مقاومت، شامل ایران، حزبالله، حماس و دیگر گروههای متحد، خواهد داشت:
تضعیف مقاومت فلسطینی:
- اردوگاههایی مانند عینالحلوه بهعنوان پایگاههای عملیاتی و لجستیکی برای گروههای مقاومت عمل کردهاند و خلع سلاح این گروهها توانایی آنها برای عملیات علیه اسرائیل را محدود خواهد کرد. این با اهداف اسرائیل و غرب برای کاهش فشار نظامی بر اسرائیل همخوانی دارد.
- حماس و جهاد اسلامی، که رقبای اصلی تشکیلات خودگردان هستند، تاکنون واکنشی محتاطانه به این طرح نشان دادهاند، اما عدم تبعیت آنها میتواند به درگیری با ارتش لبنان منجر شود.
تأثیر بر حزبالله:
- حزبالله، ستون اصلی محور مقاومت در لبنان، از اردوگاههای فلسطینی بهعنوان مکمل استراتژیک برای عملیات علیه اسرائیل استفاده کرده است. خلع سلاح این گروهها میتواند قدرت مانور حزبالله را محدود کند، بهویژه در شرایطی که این گروه پس از آتشبس 2025 تحت فشار برای خلع سلاح قرار دارد.
- حزبالله احتمالاً با احتیاط به این تحول واکنش نشان خواهد داد تا از درگیری مستقیم با دولت لبنان اجتناب کند، اما ممکن است با تقویت حضور در مناطق مرزی یا حمایت غیرمستقیم از گروههای فلسطینی، تأثیرات خلع سلاح را خنثی کند، که خطر تنش با نیروهای یونیفل را افزایش میدهد.
استراتژی منطقهای ایران:
- این توافق بخشی از تلاشهای آمریکا و اسرائیل برای تضعیف نفوذ منطقهای ایران است، بهویژه در شرایط بنبست مذاکرات هستهای. ایران ممکن است با تقویت حمایت از گروههای مقاومت از طریق کانالهای دیگر واکنش نشان دهد، اما این امر خطر انزوای دیپلماتیک بیشتر لبنان را به همراه دارد.
پیامدهای منطقهای و بینالمللی
توافق رامالله-بیروت پیامدهای گستردهای برای خاورمیانه خواهد داشت:
کاهش فشار نظامی بر اسرائیل:
- خلع سلاح گروههای فلسطینی میتواند تهدیدات نظامی علیه اسرائیل را کاهش دهد و به نتانیاهو اجازه دهد سیاستهای تهاجمی خود را در منطقه پیش ببرد، از جمله حمایت از گروههای غیروابسته به حماس در غزه برای تضعیف این گروه.
پویایی داخلی لبنان:
- این توافق توازن شکننده سیاسی لبنان را به چالش میکشد. در حالی که دولت لبنان به دنبال جلب کمکهای غربی است، رویارویی با حزبالله و گروههای فلسطینی میتواند به بیثباتی داخلی منجر شود. توانایی ارتش لبنان برای اجرای خلع سلاح در عینالحلوه بدون بروز خشونت همچنان نامشخص است.
وحدت فلسطینی:
- این توافق شکاف میان تشکیلات خودگردان و گروههای مقاومت را عمیقتر میکند. اظهارات تند عباس علیه حماس و تلاش برای خلع سلاح، تنشها را تشدید کرده و چشمانداز وحدت فلسطینی را تضعیف میکند.
حمایت غربی و عربی:
- همسویی تشکیلات خودگردان با منافع غرب و برخی کشورهای عربی ممکن است حمایت دیپلماتیک کوتاهمدتی به همراه داشته باشد، اما خطر بیگانگی بیشتر با فلسطینیها را افزایش میدهد، بهویژه با توجه به انتصاب چهرههایی مانند حسین الشیخ که مورد حمایت غرب هستند.
چالشها و سناریوهای محتمل
اجرای طرح خلع سلاح با موانع جدی مواجه است:
- مقاومت در عینالحلوه: حضور گروههای ریشهدار مانند حماس و جهاد اسلامی در این اردوگاه، آن را به نقطهای حساس تبدیل کرده است. درگیری میان ارتش لبنان و این گروهها میتواند جنوب لبنان را بیثبات کند.
- واکنش حزبالله: حزبالله احتمالاً از رویارویی مستقیم با دولت لبنان اجتناب خواهد کرد، اما ممکن است با حمایت غیرمستقیم از گروههای فلسطینی یا تقویت حضور در مناطق مرزی، به این توافق واکنش نشان دهد، که خطر تنش با یونیفل را افزایش میدهد.
- بحران مشروعیت تشکیلات خودگردان: با توجه به اینکه 90 درصد ساکنان کرانه باختری خواستار استعفای عباس هستند، مقاومت مردمی در برابر این طرح میتواند به اعتراضات علیه تشکیلات خودگردان منجر شود.
سه سناریوی محتمل عبارتند از:
1. خلع سلاح موفق: ارتش لبنان با همکاری تشکیلات خودگردان، اردوگاههای وابسته به فتح را خلع سلاح کرده و با مذاکره، تسلیحات سنگین دیگر گروهها را جمعآوری میکند. این امر حاکمیت لبنان و جایگاه بینالمللی تشکیلات خودگردان را تقویت میکند، اما مقاومت را تضعیف خواهد کرد.
2. اجرای ناقص با درگیریها: خلع سلاح در اردوگاههای فتح پیش میرود، اما در عینالحلوه متوقف شده و به خشونتهای موضعی منجر میشود. حمایت غیرمستقیم حزبالله از گروههای مقاومت میتواند تنشها را تشدید کند.
3. شکست و تشدید تنشها: مقاومت گسترده گروههای فلسطینی و حزبالله، طرح را ناکام گذاشته و به درگیری با ارتش لبنان و احتمال مداخله اسرائیل منجر میشود، که منطقه را بیثبات خواهد کرد.
نتیجهگیری
توافق رامالله-بیروت تلاش راهبردی محمود عباس برای تقویت جایگاه تشکیلات خودگردان و همسویی با منافع لبنان و غرب است، اما خطر تعمیق شکافهای درون فلسطینی و تضعیف محور مقاومت را به همراه دارد. این توافق با هدف مهار گروههای مقاومت مانند حماس و جهاد اسلامی و کاهش نفوذ حزبالله، با فشارهای بینالمللی اسرائیل و آمریکا همخوانی دارد. با این حال، اجرای آن در اردوگاههایی مانند عینالحلوه و مدیریت واکنشهای حزبالله چالشهای بزرگی ایجاد خواهد کرد.
این توافق میتواند فشار نظامی بر اسرائیل را کاهش داده و به نتانیاهو امکان پیشبرد سیاستهای منطقهای را بدهد، اما فقدان مشروعیت عباس و مقاومت گروههای فلسطینی ممکن است اجرای آن را با موانع جدی مواجه کند. با پیش رفتن این روند، تعامل فشارهای داخلی، منطقهای و بینالمللی نتیجه آن را تعیین خواهد کرد و میتواند چشمانداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه را تغییر دهد.